سلام!
بعد از مدت ها که مدارس شروع شد ، کار های هنری جدیم هم همراهش شروعی دوباره داشتن ...
سعی می کنم تا اونجایی که می تونم اگر کارام عکس بگیرم و همراه توضیحات ، مثل قبل اینجا قرار بدم . ولی متاسفانه یا خوشبختانه امسال کنکور دارم و وقتم واسه درسهای مدرسه هم کمه ! چه برسه به .... این از آخرین کارای تابستونم هستن.
این از کار اولم .
به احتمال زیاد همتون شیشه های تزئینیه مواد غذایی تو آشپزخونه هاتون دارید ! همونایی که توشون مواد شیمیایی به همراه سیر و حبوبات و .... با یه نظم زیبا چیده شده ! ما دوتا از اونا تو خونمون داشتیم که خراب شده بودن . طی فکری که به سرم زد ، مواد داخلشونو کاملا خالی کردم و بعد از شستشو ، گذاشتم خشک بشن .بعدم روشون مثل سبک طراحی روی شیشه ی این عکس
نقاشی کردم.که در آخر شیشه ها شدن این
بعد از این مرحله ، رفتم باغ گل و یه سری شاخته ی درخت تهیه کردم .
و در مرحله ی آخر هم طبق عکس زیر ، براش یه سری رز قرمز مقوایی ساختم !
کار دوم :
با کاموا هایی که رنگشون از قبل تأیید شده بود ، زنجیره بافتم . مثل یه طناب بلند . و بعد اونا رو به صورت چهار خونه به هم گره زدم . جوری که حالب سایه روشنش حفظ بشه . ( فکر می کنم تو عکس هم کامل مشخصه ) بعد اونو به دیوار اتاقم زدم و حالا به عبارتی شده تابلوی خاطراتم ! پوستر ، نوشته یا یه اثر که یاد آور شخص یا مکانی که رفتم باشه رو روش با این گیره های چوبی ( از اینا که روشون کفش دوزک داره ! ) بهش وصل می کنم !
کار آخرمم یه جامدادیه که با دست دوخته شده .
اینم روش کارشه
کلی کار دیگه دارم که الان وقت نمی شه بزارم . ایشالا بعدا !
منتظر نقداتون هستم
[ سه شنبه 90/9/22 ] [ 4:31 عصر ] [ شیوانا ]
این یه کیفه شدیدا زشتی بود که خاله ام از سفر مکه واسم سوغات آوورده بود . منم دیدم از جین بودن و ایناش خوشم میاد ، گفتم یه ابتکاری به خرج بدم .... بدین شکل درش اووردم !
اول اینکه تو عکس به قسمت جیبش نگاه کنید ، اونجایی که توآیلایت نوشته شده ، میبینی سایه روشنه ... !؟ اونجا با گل دوزی ( اونم صنعتی ! ) یه دونه آناناس دوخته بودن !!!! منم با هزار بدبختی و با بشکاف از صحنه ی کیف محوش کردم ! ولی خدایش خیلی سخت بود !بالای کمربندشم یه چیزه خارجکی بلغور کرده بودن و با نخ قرمز دوخته بودن (!) اون رو هم بشکافتیم ! و سمت چپ کیف ! همون جا که یه یک چهارم دایره هست ! یک نصفه زیپه زرد رنگه فوق کثیف (!!!) دوخته شده بود که حالمو به هم می زد ! اونو هم از بین بردم !اون کمربند قرمزی رو هم که میبینین ، رنگه خردلی داشت ! با نوشته های مشکی چاپ شده ی روش !!! توی تغییراتی که دادم ، تو اون هلالیه یه جیبه دمه دستی واسه موبایلم که دم به دقیقه باید چکش کنم درست کردم !
خلاصه اینکه بعد همه این بدوز بشکافا ، کمربنده رو با رنگ اکرولیک قرمز دوبار رنگ زدم تا هم رنگش عوض شه هم نوشته هاش معلوم نشه .یه سری عکس توایلایت با نوشته هاشونو با لپ تاپ باز کردم . بعد سایزشونو متناسب با جایی که رو کیف می خواستم بنویسم تنظیم کردم .یه کاغذ معمولی رو گذاشتم رو صفحه لپ تاپ و با چسب کاغذی ثابتش کردم . با یه مداد هم نوشته ای که می خواستمو رو کاغذ نوشتم .بعد با استفاده از کاربرن ، نوشته رو رو یه مقوای محکم تر ( به عنوان شابلون ) منتقل کردم .و بعد شابلون رو روی قسمت مد نظرم رو کیف گذاشتم ، بعد از اینکه با روان نویس متن رو نوشتم ، با رنگ اکرولیک رنگش زدم ...
فعلا ...
[ سه شنبه 90/9/22 ] [ 4:25 عصر ] [ شیوانا ]
اینام آخرین کارای سال تحصیلی ایم :
اسم سبکش چاپ شیشه اس. طرز انجام دادنش هم اینجوریه که شما اون عکسی که می خواین کار کنید رو زیر یه شیشه ی صاف و تمیز به همون اندازه قرار میدین ، بعد عین رنگ های تصویر رو روی شیشه ، به وسیله رنگ روغن می کشید . در آخر که نقاشی تموم شد مقوا یا کاغذتونو رو تصویر قرار می دین و با غلتک روش می کشید . خیلی آسونه و نتیجه پایانیشم خیلی قشنگ می شه !
عکس اصلی
اینام اون کارای منن که اندازشونم A3 بوده .
البته خود کارا از نزدیک خیلی قشنگ تر از اسکنشونن . چون رنگ ها برجسته و براقن . پیشنهاد می کنم یه بار این روشو امتحان کنید ...
منتظر نقداتون هستم .
[ سه شنبه 90/9/22 ] [ 4:23 عصر ] [ شیوانا ]
خب اول یه سری توضیحات دیگه می دم ... در مورد کار با پاستل ... خب من اینجا باید یه اعترافی بکنم ... من یه بیماری پوستی دارم به اسم اگزما که حتما شنیدین اسمشو . یه خشکی خیلی شدیده به عبارتی .که به هیچ عنوان هیچ نوع مواد شیمیایی ، اعم از مواد رنگی و شوینده ها و موادی که تو نقاشی باهاش سر و کار داریم ، نباید به دستم بخوره . چون در این صورت خشکیش بیشتر می شه و زخم می شه ...تو کار با پاستل هم امیدوارم بدونین که چقدر اون گچ با پوست دست در ارتباطه و آخر کار رو مقوا چقدر باید از انگشتات جای محو کن استفاده کنی و .......و فکر نمی کنم لازم باشه که بگم تو تمام اون یکی دو ماه از سال که با کار با پاستل داشتیم ، تمام دستای من زخم بود !واسه همین هیچ وقت نمی تونستم با خیال راحت و دقیق و با حوصله کار پاستل انجام بدم چون همیشه همراه با کارش درد می کشیدم ... . خودمم می دونم که کارم تو پاستل ضعیفه ... شاید اگر این مشکلو نداشتم می تونستم اشکالاتمو از بین ببرم .
آل استار :
آقا این طراحی هم ماجرا داره در حد لالیگا !! یه روز ما طراحی داشتیم تو مدرسه ، بعد بچه ها مدل نیاووردن ! معلمه هم لج کرد گفت باید کفش بکشید ! ( کفش کشیدن ، اونم درستش خیلی خیلی سخته ! همه ی طراحی های من از کفش الان اشکال داره هنوز ! ) بعد گشت و گشت ، گیر داد به آل استارای من !! خداییش خیلی سخت بود کشیدنش ! اونم با اون همه بند و .... بعد نامرد (!) گرفت یه پارچه زیرش پهن کرد ( پارچه کشیدنم سخته ! آخه همش محوه و سایه اس ! اصلا خط نداره: ) این مدل رو هم به کفشا داد !!! مدلش خدایی خوشم نمیاد ازش . بعد فکر کنین تمام مدت من پا به رهنه پام رو دوتا نیمکت پهن بود داشتم طراحی می کردم !!!!! ) خلاصه اینه که اینجوریه ... !
کفشای مامانم :
در موردشون هیچی نگم بهتره ! این اولین کفشی بود که من تو عمرم کشیدم ! دقیقا اولی ! بعد که تموم شد ، یهو دیدم ، ا ! این چرا یه لنگش فرق داره !!! خودمم هنوز نفهمیدم چی شد که اینجوری شد !
این مدت که مسافرت بودیم تو جاده دم صبح این عکسا رو گرفتم :
دیگه نمیدونم کدوما بهتر از همه بودن ...شما بگین !
اینام آخرین طراحی های سال تحصیلی که گذشت ! .( می دونم داغونه ! به بزرگیه خودتون ببخشید ! دیگه بار اولمون بود ! )
[ سه شنبه 90/9/22 ] [ 4:18 عصر ] [ شیوانا ]
توضیح اینکه من یه عالمه عکس و کاره تلمبار شده دارم که فقط باید آپلود بشن و اینجا قرار بگیرن ولی اصلا حس حالشو ندارم .... ماشالا نیست اینجام همچین زیاد نقد می شه !!! آدم به وجد میاد که کارای بیشتری بزاره !
کار اول و دو کار اول توضیح خاصی نداره . کار دوم که با اکولینه ، جریانش اینه :
یه طرح که به اصطلاح بهش می گن طرح هاشور رو اول انتخاب می کنیم . که تو این کار ، عکس من این بوده :
یه شیشه به همون قطع A3 رو هر مدلی و هر رنگی که می خوایم با رنگ روغن رنگ می زنیم . بعد با غلتک رنگو رو شیشه صاف و یه دست می کنیم . حالا طرحمونو به پشت مقوای سفید می چسبونیم . مقوای سفیدمونو با همون اندازه ، خیلی آروم بدون اینکه فشاری با دست بهش وارد کنیم ، می زاریم رو شیشه . بعدشم یه چیزی حائل دستمون می کنیم و فقط روی جاهایی که تو خود شکل خط هست با خودکاری چیزی فشار وارد می کنیم و می کشیمش . ولی باید دقت کرد که هر جای دیگه ای که کوچک ترین فشاری وارد شه ، اونجا هم رنگ می گیره و کار رو خراب می کنه ! بعد از این کار ها ، شکل عکس اولی که گذاشتم در میاد !! بعد از اون می شینیم به دلخواد با اکولین ، طرح رو رنگ می کنیم که باز می شه عکس دومی که گذاشتم .... که من اون رنگ قرمز پشت رو برای این انتخاب کردم که حس خشونتو منتقل کنه !
کار سوم هم مثل کار قبلی باید یه مدل داشته باشه که به مدلش ، به اصطلاح می گن طرح کودک . به خاطر این بهش می گن که طرح تو این سبک باید کاملا رنگاش تجزیه شده و ساده باشه . طرح اولیه من این بوده :
بعد از انتخاب مدل ، به یه عالمه طلق احتیاج داریم . میشینیم دونه دونه رنگ های مدلمونو تفکیک می کنیم . من مثلا فکر کنم 8 یا 9 تا رنگ تو این کارم داشتم که برای هر کدومشون یه طلق لازمه . 4 تا مربع کوچیک به عنوان جایگاه گوشه های عکس مدل اصلی می کشیم . بعد هر طلقی رو که می زاریم رو کار ، به اضافه ی مربع هایی که روش می کشیم ، اون رنگ خاص ، مثلا آبی ، رو هم می کشیم و بعدا با کاتر می بریمش .بعد از اینکه برای طلق هر رنگی رو بریدیم ، طلق های رو به ترتیب روشن ترین رنگ تا تیره ترین رنگ روی یه مقوای سفید ، یکی یکی می زاریم و رنگ می زنیم . که در آخر کار اصلی در میاد ....
توضیحات من هرچقدرم که کامل باشه تا عملی کسی انجام نده یا حداقل نبینه ، متوجه نمیشه .... من الان دارم برای تولد دوستم ، یه با هر کدوم از سبکایی که یاد گرفتم ، نثاشی می کنم. سعی می کنم موقع عمل ، مرحله به مرحله شو عکس بگیرم و براتون بزارم تا منظورمو بهتر متوجه شید .
حالا فکر کنم بهتر می تونید با این توضیحات کارامو نقد کنید .
فعلا
[ سه شنبه 90/9/22 ] [ 6:28 صبح ] [ شیوانا ]