سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صبر ، تلاش

اینهمه رنج و عذاب

اینچنین راز و نیاز

این همدم تنهایی ،

من و تو

بال زنان

پرواز کنان

می رویم ، باغ بهشت را یابیم

شبنم شبدر ها

شن های خیس کنار ساحل را

موج تنهایی ما

کوبنده و تلخ

خود را به صخره ی آشنایی میزند

نوای آسمان را شنیده ای؟

چه تلخ از تو شکایت می کند !

سهمم از تاریکی شب

اشک بر دیده فرو آوردن است

این تنها دارایی را از من نگیر ...



[ جمعه 90/8/27 ] [ 6:26 عصر ] [ شیوانا ]

نظر

می خواهم بنویسم

هرآنچه در دل نهفته دارم

هر آنچه در دل خاکستر کرده ام

می خواهم بنویسم

از تاریکی دل

از تیرگی قلب

از غم و اندوهی که رد پایشان سالهاست که بر لوح سوخته ی قلبم جای گذارده اند !

می خواهم بگویم

افسانه ی ساخته ی ذهن دور اندیشم را

آینده را ، فردا را ، فردا ها را ...

می خواهم بیندیشم

به رنج روزگار ، غم ماندگار ، بغض پایدار

می نویسم ، می گویم ، می اندیشم

به آسمانی بارانی ، زمینی خاکی ، ظرفی خالی

خالی از محبت ، خالی از عشق ، خالی از احساس

تا به کی سکوت کردن؟

تا به کی اینچنین زیستن؟

تا به کی اینچنین بغض را در گلو نگاه داشتن ؟

پرواز کردن را بیاموز.

پرواز از هرآنچه بر قلبت سنگینی می کند، پرواز از هرآنچه دل سردت می کند .

و من ... که قلبم پر از درد است ... و از سردی دل گریزانم ،

می آموزم

پرواز را ....



[ جمعه 90/8/27 ] [ 6:25 عصر ] [ شیوانا ]

نظر

<< مطالب جدیدتر ::

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه
چاپ تی شرت