شيوانا جان من هنوز نتونستم دانلودش کنم
بعد اين که نوشته باري دريافت کليک کنيد
يه چيزايي مياد اما اون موقع بايد چي کارکنيم
حتما بهم بگو چون نمي دونم
منتظرما
ولي دارم سعيمو مي کنم
دوستت دارم
سلام
واسه فصل اول خيلي خوب بود
منتظر مي مونم به ببينم از اين به بعدش مي خواي چه کولاکي کني
آپم با شعري از خودم
خوش حال مي شم بياي نظرتو بگي
اومدم به همه پز بدم.
من اول از همه داستان رو خوندم!
_ سلام.
_ چطوري رفيق؟ راستشو بخواي اولين نفري بودم که براي ايت پستت اومدم وبلاگت، ولي هر کاري کردم باز نشد، دانلود هم نشد، شاد باشي.
_ موفق و خوشبخت باش . اين يه دستوره.
خب فصل اولت رو خيلي خوب شروع کرده بودي
واقعا قشنگ بود
فقط متن يه مقدار جزئي ناهماهنگي داره که اونم احتمالا به خاطر ويرايش نشدنه
به نظرم اگر يکم توصيف ها از محيط اطراف بيشتر باشه بهتره
قشنگ بود
منتظرم
موفق باشي
سلام.
چرا همه تونستن بخونن الا من؟!
من وقتي رفتم روي لينک ادامه مطلب و بعد رفتم روي اون آدرسه اينترنت اکسپلور شد...
چرا؟!
منم مي خوام بخونم....!!!!!!
خبرشو بهم بده...
معذرت مي خوام شيوانا جان، من متوجه نميشم اين که راهش پيچيده تر باشه چه ربطي به خواننده هاي اهل ادب داره؟!! ادبا که کلا کاري به وبلاگهاي ساده ي من و تو ندارن و نوشته هاي سنگينتري مي خونن. يکي مثل من هم که من اينقدر تنبلم که حوصله ي لقمه دور سر گردوندن ندارم. يعني واقعا چه کاريه؟!! اينجوري ارزش کارت بالا ميره؟ نه عزيزم. بازهم با عرض خيلي معذرت هرچه به راحتي خواننده بيشتر احترام بذاري علاقه اش بيشتر ميشه. من و دوستام قصه مي خونيم که سرگرم بشيم. اگر نقد مي کنيم براي بالا بردن کيفيت کاره. همه همديگه رو نقد مي کنيم. ولي مثل من در طول چهارسال داستان تو وبلاگ نوشتن و وبلاگ خوندن به اين نتيجه رسيدم که نوشته هام با فونت دوازده و توي صفحه ي اصلي باشه که خواننده قرار نباشه کار اضافه اي بکنه و خوندن داستانم براش همراه زحمت باشه. به عبارت ساده تر من نمي خوام خودم و وبلاگم بين خواننده و نوشته باشيم خواننده قرار باشه قبل از رسيدن به قصه اش با من يا وبلاگ برخورد کنه.
البته چهارديواري اختياريه و تو حق داري به روش خودت بنويسي.
گذشته از همه ي اينها شروع داستانت نثرش اينقدر خوب بود که واقعا علاقمندم که بقيشو بخونم.
اميدوارم ناراحتت نکرده باشم دوست خوبم.
عالي بود! بدون اغراق ميگم. تنها ايرادي که مي تونم بگيرم دو تا غلط املايي بود. برخاست و بحبوحه صحيحشون اينه.
ممنونم :)
سلام شيوانا جان
با اجازه قبل از خوندن داستان يه چند تا نکته رو هم من بگم.
اول اين که با عرض معذرت من با قالب سياه خيلي مشکل دارم. هم اينقدر دلگيره که ترجيح ميدم اصلا بازش نکنم و هم اين که خوندنش چشممو بدجور اذيت مي کنه.
بعد اين که با اين سرعت کم نت و لپ تاپم همون ادامه مطلبم برام مساله است چه برسه دانلود! اصلا چرا دانلود فصل به فصل؟ داستانت رو به صورت پست عادي تو صفحه ي اول بذار، نقد بشه، اصلاح بشه، کامل که شد بذار براي دانلود. اگر نگران سنگين شدن قالبي تعداد پستاي تو هر صفحه رو کم کن. قالبهاي سفيدم اکثرا حجمشون سبکتره.
نگران کپي برداري هم نباش. اولا که داستانهاي من و تو اثر شکسپير نيست که ارزش دزدي داشته باشه، دوما اگر واقعا هم کسي بخواد بدزده پي دي اف مانعش نمي شه. هر فصل که ميذاري مي تونه براي خودش تايپ کنه!
در آخر اين که دوستي از جنس باران اسم زيبا و با مسمي اي به نظر مي رسه. اميدوارم به داستان بياد و عوضش نکني.
ميرم بخونم. اميدوارم ناراحتت نکرده باشم.