وبلاگ :
دختر پاييزي
يادداشت :
مي خواهم فا.حشه بشم !
نظرات :
0
خصوصي ،
10
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
مرداب
سلام فاحشه!
هان!؟ تعجب کردي!؟ ميدانم در کسوت آبرومندان ، انديشيدن به تو رسم ، و گفتن از تو ننگ است ! اما ميخواهم برايت بنويسم .
شنيده ام، تن مي فروشي، براي لقمه نان ! چه گناه کبيره اي…! ميدانم که ميداني همه ترا پليد مي دانند، من هم مانند همه ام!
از خودت پرسيدي چرا اگر در سرزمين من و تو، زني زنانگي اش را بفروشد که نان در بيارد رگ غيرت اربابان بيرون مي زند اما اگر همان زن کليه اش را بفروشد تا ناني بخرد و يا شوهر زنداني اش آزاد شود اين «ايثار» است ! مگر هردو از يک تن نيست؟ مگر هر دو جسم فروشي نيست؟ تن در برابر نان ننگ است. بفروش ! تنت را حراج کن… من در ديارم کساني را ديدم که دين خدا را چوب ميزنند به قيمت دنيايشان، شرفت را شکر که اگر ميفروشي از تن مي فروشي نه از دين.
شنيده ام روزه ميگيري، غسل ميکني، نماز ميخواني، چهارشنبه ها نذر حرم امامزاده صالح داري، رمضان بعد از افطار کار مي کني، محرم تعطيلي ! من از آن ميترسم که روزي با ظاهري عالمانه، جمعه بازار دين خدا را براه کنم، زهد را بساط کنم، غسل هم نکنم، چهارشنبه هم به حرم امامزاده صالح نروم، پيش از افطار و پس از افطار مشغول باشم، محرم هم تعطيل نکنم! فاحشه… دعايم کن